فانوس كافه ايلما

فانوس كافه ايلما

با تو بي قرار و بي تو بي قرار

دخترانه مي گويم...

گفتم:« واسه اولین بار تو زندگی‌ام آرزو کردم کاش خوشگل می‌بودم.» گفت:« واسه چی؟» گفتم:« واسه تو!» بماند که چه گفت و چه کرد. من نگفتم اما که خوشگلی از آن دست چیز هایی است که برای او لذت بخش است. خیلی لذت بخش است. و من هر چه‌قدر هم باهوش و مهربان و آرام و ... باشم، خوشگل نیستم. که همه ی این هایی که این همه سال جمع کرده ام ، بس نیست.بس اش نیست. برایش گفته بودم...نمی دانم چند ساله بودم که فهمیدم خوشگل نیستم. و با خودم قرار گذاشتم به جایش چیزهای دیگری باشم. و شدم. برایش نگفتم اما که آن هایی که تحسین شان می کنم، خوشگل نیستند. یعنی یک جور خاصی خوشگل اند ولی آدم های معمولی بهشان نمی گویند «خوشگل». نمی دانم کدام اول بوده که بعد آن یکی آمده. یکی که خوشگل نیست می رود دنبال چیز های دیگری و باهوش و خاص می‌شود، یا یکی که باهوش است،بی خیال رسیدن به شکل و قیافه اش ( به اندازه ی زن های معمولی البته!) می‌شود. ترتیب اش هم خیلی مهم نیست. من هنوز هم کیف می‌کنم وقتی کسی نیم‌رخ ویرجینیا ولف را روی صفحه‌ی موبایل ام می‌بیند و ‌می‌پرسد:«خودتی؟» . گیرم خوشگل نباشد. ولی خودمانیم، سخت بود اعتراف اش. آن حسرت کوچک گوشه‌ی دلم ... برای تو.


درباره وبلاگ


ایجاد وبلاگ جدید | گزارش تخلف | نمایش لیست وبلاگ هاجامعه مجازی موسیقی ایرانیان